چرا ادما این روزا غرق اندوهن
کم یابن خوبیا بدیا انبوهن
کوچه پس کوچه های شهر بوی غم میده
ادما بد میگن همه پشت همدیگه
من از تو، تو از من دوری
انگاری فقط کنار همیم مجبوری
درک کردن هم واسه مون مقدورنی
تو دل کینه و خود خواهی هامون محبوسیم
میدونی عشقی نیس فقط مونده هوس
اون دختری که واست شده نفس،
میفهمی عاشق پولت بوده در اصل
اخرشم میره با اونی که خوبتر هس
دورمون پره از ادم پول پرست
دخترای که دارن میشن دست به دست
نجات و ادب واسه کی مسئلست
وقتی مث ایسان زیاد میشه نسل به نسل


بگو چرا تو رفتارمون ریائه
بگو چرا احتراما واسه ریاله
چرا کسی دست کسیو نمیگیره
بگو خوابم بیدارم کن با یه تازیانه
بگو چرا تو رفتارمون ریائه
بگو چرا احتراما واسه ریاله
چرا کسی دست کسیو نمیگیره
بگو خوابم بیدارم کن با یه تازیانه

اگه نداشته باشی واسه طرف سود
فراموشت میکنه طرف زود
تو میمونی تنهاییو ، عرق، دود
و ادمای که میشن ازت دور
انگار روز به روز ادما کورتر میشن
صفت های خوب منفورتر میشن
دروغ گو ترو جامعه بهتر می‌پذیره
گوش شنوایی نیست واسه این حرفا دیره
یا اختلاف طبقاتی که مارو بیمار کرده
پدری که واسه دوزار بیشتر بیدار درده
یا دیدن اون زباله گرده
که نمیشه فهمید زنه یا مرده
روز مرگی مارو تبدیل کرده
به ظاهرای خوبی که از تو زرده
کمی هم باشیم به فکر هم نوع
بزار تعریف شه با تو انسانیت از نوع