آهنگ جدید
-
۱۳ آبان ۱۳۹۲ 979,206 0
۲۳
دانلود آهنگ جدید و فوق العاده زیبای پژمان جمشیدی بنام سوت پایان
آهنگساز: مانی رهنما - تنظیم: بهنام رهنما - تهیه کننده: علی اوجی
MP3 – 320
Pejman Jamshidi - Soote Payan
MP3 – 128
Pejman Jamshidi - Soote Payan
OGG – 64
Pejman Jamshidi - Soote Payan
برچسب ها
دیدگاه کاربران
در حال بررسی (0) | تایید شده (17)
پاسخ به نظر ، لغو پاسخ
milad گفته :
۱۳ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
همینو کم داشتیم! اینم ازش تعریف کردیم جو گرفتش :-?
milad گفته :
۱۳ آبان ۱۳۹۲
همینو کم داشتیم! اینم ازش تعریف کردیم جو گرفتش :-?
milad گفته :
۱۳ آبان ۱۳۹۲
همینو کم داشتیم! اینم ازش تعریف کردیم جو گرفتش :-?
taghi گفته :
۱۴ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
چیکارش داری بنده خدا را ؟!؟ من 7 8 ساله موزیک کار میکنم هنوز جرات نکردم یه آهنگ بیرون بدم!!
موفق باشن همه ایشالا
موفق باشن همه ایشالا
نفیسه گفته :
۱۴ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
من دیشب آهنگ
( اگه این ارزشو دارم ) از آقای جمشیدی رو گوش دادم زیبا بود.
این آهنگشم واقعا زیباست .
( اگه این ارزشو دارم ) از آقای جمشیدی رو گوش دادم زیبا بود.
این آهنگشم واقعا زیباست .
sahar گفته :
۱۴ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
:yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
mehrzad safdarian گفته :
۱۴ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
تو چیکاره باشی که فک کسی بیاری پاین؟ ?:-) ?:-) ?:-)
yahya گفته :
۱۴ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
من پرسپولیسیم ولی آهنگ قشنگی نبود ..
AHRIMAN7 گفته :
۱۴ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
یه استفلالیم جهت اطلاع
عالیه.پژمان کارش خوبه :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
یه متن میذارم حتما بخونیدش
عالیه.پژمان کارش خوبه :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
یه متن میذارم حتما بخونیدش
AHRIMAN7 گفته :
۱۴ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
جمشیدیِ یوزپلنگ
در اینکه مجموعهی "پژمان" موفق عمل کرده و با اقبال بالای از سوی مخاطبان مواجه شده است شکی نیست.
سروش صحت در این مجموعه علاوه بر کارگردانی در کنار برادران قاسمخانی و ایمان صفای توانسته است با زبان طنز مسائل مختلفی را به چالش بکشد، چهار نویسندهی خلاق به بهانه عواقب از بین رفتن شهرت چهرههای مطرح موضوعات متعدی را مورد برسی قرار دادهاند. از خبرنگاران، مناسبات فوتبال و سینما، اتفاقات پشت پرده گرفته تا حتی به چالش کشیدن افرادی که اینقدر خودشان را درگیر مسائل بشردوستانه کردهاند که از زندگی شخصی و خانوادهشان باز ماندهاند و ..
اما اگر بخواهیم از مسائل محتوای و فرمال آخرین سریال صحت بگذریم یکی از مهمترین اتفاقات پژمان خود پژمان جمشیدی است. نه، نمیخواهم از استعدادی که او در مقام بازیگر نشان داده صحبت کنم که به نظرم روشن است و آنچه که عیان است حاجت به بیان نیست. گواه روشن مدعایم نقشهای مشابهی که تا به حال فوتبالیستهای بسیاری بازی کردهاند و هیچ کدامشان به کوچکترین توفیقی دست نیافتهاند. از علی پروین که سر از سینما در آورد گرفته تا علی انصاریان که پای ثابت تمامی سریالهای که یک نیاز به یک فوتبالیست داشت؛ بود. تازه این ورزشکاران غالبا دقیقا نقش خودشان را بازی کردهاند اما پژمان جمشیدی کاراکتری را بازی میکند که اتفاقا از شخصیتش دور است، او نه آدمی با سطح هوشی پاین است، نه فوتبالیستی بوده که کسی او را نشناسد و دائم به سخره گرفته شود.
پژمان جمشیدی نه فقط به خاطر بازی خوبش پدیدهی سریال پژمان است بلکه به سب اخلاق و منش پدیدهی این روزهای جامعهی ماست.
در جامعهای که شوخی و نقدی کوچک را هیچکس و هیچ صنفی برنمیتابد و بلافاصله صدای اعتراض عدهای بلند میشود پژمان جمشیدی به راحتی از نام خود مایه گذاشته است تا هیچکس نگوید فلان جا منظور کارگردان از فلان کنایه به من بود! کاری که پیشتر در سریالهای مختلف باعث جنجالهای فراوانی شده است. بارها شده فیلم یا سریالی ساختهاند پرستاران به خیابانها ریختند، یکی دیگر باعث شده خبرنگاران اعتراض کند، دیگری معلمها را مکدر کرده و الخ. حالا در چنین شرایطی پژمان جمشیدی به راحتی با خودش شوخی کرده بیآنکه واهمه داشته باشد کسی این شوخیها را جدی بگیرد و بگوید: "واقعا بازیکن خوبی نبودی!"، "واقعا فقط یه گل ملی داری؟!" یا کسی مثل عادل فردوسیپور به خودش اجازه بدهد طی مزاحی بیمزه به او بگوید 9 سال درس خواندی آخر هم نتوانستی لیسانس بگیری! بعد هم خودش بزند زیر خنده! انگار برای پژمان جمشیدی هیچکدام از اینها مهم نبوده و این ابدا موضوع بیاهمیتی نیست او شهامت این را داشته که با خودش شوخی کند و به همین واسطه دغدغههای مهم را به نقد و چالش بکشد این شهامتی است که هرکسی ندارد، شهامتی که از جنبهای بالا نشئت میگیرد و از انسانی با اخلاق سر میزند.
معمولا در نقشهای اینچنینی هیچکس نمیپذیرد نام و نام خانوادگی خودش را داشت باشد، مثلا شهاب حسینی در "سوپراستار" میپذیرفت آن کاراکتر را با اسم و هویت خودش ایفا کند؟! گمان میکنم هرگز؛ موارد مشابه هم بسیار است.
علاوه بر این مصاحبههای جمشیدی پیرامون نقشی که ایفا کرده بیشتر اخلاق او را آشکار میکند. او به راحتی با کسانی که شوخیهای فیلم در مورد او را باور کردهاند برخورد میکند و با آنها میخند و هیچ موضعی نمیگیرد. بر خود لازم میداند دائما از کسانی که به او اعتماد و این کار را به او محول کردهاند تشکر کند. همچنان احترام استادش را دارد و با ذوق معصومانهای از اینکه بعد از بازی در سریال پژمان علی پروین با شمارهی شخصیاش با او تماس گرفته حرف میزند و حتی از تعریفش سر ذوق میآید و در کلامش احترام به مربی سابقش موج میزند. در برنامهای تلویزیونی که تمام حاضرانش پرسپولیسیاند دعوت میشود و بنا به جو برنامه کریهای علیه استقلال خوانده میشود تنها کسی که خود را موظف میداند از بیندههای استقلالی دلجوی کند اوست که توضیح میدهد: "اینها همه شوخی است و اگر آبی نباشد قرمزی هم نیست و این دو کنار هم معنا پیدا میکند."
خبرنگارانی که برای مصاحبه با جمشیدی تماس گرفتهاند میتواند به حُسن برخورد کمنظیرش گواهی دهند، چرا که خبرنگاران بیش از هرکسی با آن روی چهرههای مطرح مواجه میشود و گهگاه برخوردهای عجیب و دور از انتظار میبیند.
پژمان جمشیدی در دنیای که گلمحمدی اشک مهدویکیا را مقابل دوربین در میآورد، علی دای کمر به بیرون کردن علی کریمی و کریم باقری از پرسپولیس میبند، داورها به آسانی خرید و فروش میشود و پشت پردهها اتفاقاتی میافتد که حتی بازگو کردنش خجالتآور است یادمان میآورد همیشه اخلاق پیروز است و آن که را مردم دوست میدارند کسی است که بتواند در دنیای که بیاخلاقی بیداد میکند سوار بر مرکب اخلاق بتازاند حالا تفاوتی ندارد که سوار بر BMW 2013 باشد یا 206، مهم نیست که هنوز در تیمی بازی کند یا نه، مردم کسی را دوست دارند که در اخلاق سربلند باشد.
گرچه که فردوسیپور در مصاحبه تلویزیونیاش با او با طرح سوالی که جوابش را میدانست خواست به مردم بفهماند که "جمشیدیِ یوزپلنگ" هرگز لقب جمشیدی نبوده اما در روزهای که بیاخلاقی در فوتبال غوغا میکند پژمان جمشیدی به واسطهی منش درست مثل یک یوزپلنگ تیزرو میدود.
بسیاری از چهرههای فوتبالی که شناختهشدهاند و به دلایل متنی و فرامتنی همیشه در این فوتبالاند به محض اینکه نباشند فراموش خواهند شد اما اخلاق جمشیدی حالاحالاها از یاد نمیرود و شاید عادل فردوسیپور که در برنامهاش داعیهی اخلاق مداری دارد باید بیش و پیش از هرکس به احترام این حُسن اخلاق کلاه از سر بردارد.
htp:/endshot.persianblog.ir/
در اینکه مجموعهی "پژمان" موفق عمل کرده و با اقبال بالای از سوی مخاطبان مواجه شده است شکی نیست.
سروش صحت در این مجموعه علاوه بر کارگردانی در کنار برادران قاسمخانی و ایمان صفای توانسته است با زبان طنز مسائل مختلفی را به چالش بکشد، چهار نویسندهی خلاق به بهانه عواقب از بین رفتن شهرت چهرههای مطرح موضوعات متعدی را مورد برسی قرار دادهاند. از خبرنگاران، مناسبات فوتبال و سینما، اتفاقات پشت پرده گرفته تا حتی به چالش کشیدن افرادی که اینقدر خودشان را درگیر مسائل بشردوستانه کردهاند که از زندگی شخصی و خانوادهشان باز ماندهاند و ..
اما اگر بخواهیم از مسائل محتوای و فرمال آخرین سریال صحت بگذریم یکی از مهمترین اتفاقات پژمان خود پژمان جمشیدی است. نه، نمیخواهم از استعدادی که او در مقام بازیگر نشان داده صحبت کنم که به نظرم روشن است و آنچه که عیان است حاجت به بیان نیست. گواه روشن مدعایم نقشهای مشابهی که تا به حال فوتبالیستهای بسیاری بازی کردهاند و هیچ کدامشان به کوچکترین توفیقی دست نیافتهاند. از علی پروین که سر از سینما در آورد گرفته تا علی انصاریان که پای ثابت تمامی سریالهای که یک نیاز به یک فوتبالیست داشت؛ بود. تازه این ورزشکاران غالبا دقیقا نقش خودشان را بازی کردهاند اما پژمان جمشیدی کاراکتری را بازی میکند که اتفاقا از شخصیتش دور است، او نه آدمی با سطح هوشی پاین است، نه فوتبالیستی بوده که کسی او را نشناسد و دائم به سخره گرفته شود.
پژمان جمشیدی نه فقط به خاطر بازی خوبش پدیدهی سریال پژمان است بلکه به سب اخلاق و منش پدیدهی این روزهای جامعهی ماست.
در جامعهای که شوخی و نقدی کوچک را هیچکس و هیچ صنفی برنمیتابد و بلافاصله صدای اعتراض عدهای بلند میشود پژمان جمشیدی به راحتی از نام خود مایه گذاشته است تا هیچکس نگوید فلان جا منظور کارگردان از فلان کنایه به من بود! کاری که پیشتر در سریالهای مختلف باعث جنجالهای فراوانی شده است. بارها شده فیلم یا سریالی ساختهاند پرستاران به خیابانها ریختند، یکی دیگر باعث شده خبرنگاران اعتراض کند، دیگری معلمها را مکدر کرده و الخ. حالا در چنین شرایطی پژمان جمشیدی به راحتی با خودش شوخی کرده بیآنکه واهمه داشته باشد کسی این شوخیها را جدی بگیرد و بگوید: "واقعا بازیکن خوبی نبودی!"، "واقعا فقط یه گل ملی داری؟!" یا کسی مثل عادل فردوسیپور به خودش اجازه بدهد طی مزاحی بیمزه به او بگوید 9 سال درس خواندی آخر هم نتوانستی لیسانس بگیری! بعد هم خودش بزند زیر خنده! انگار برای پژمان جمشیدی هیچکدام از اینها مهم نبوده و این ابدا موضوع بیاهمیتی نیست او شهامت این را داشته که با خودش شوخی کند و به همین واسطه دغدغههای مهم را به نقد و چالش بکشد این شهامتی است که هرکسی ندارد، شهامتی که از جنبهای بالا نشئت میگیرد و از انسانی با اخلاق سر میزند.
معمولا در نقشهای اینچنینی هیچکس نمیپذیرد نام و نام خانوادگی خودش را داشت باشد، مثلا شهاب حسینی در "سوپراستار" میپذیرفت آن کاراکتر را با اسم و هویت خودش ایفا کند؟! گمان میکنم هرگز؛ موارد مشابه هم بسیار است.
علاوه بر این مصاحبههای جمشیدی پیرامون نقشی که ایفا کرده بیشتر اخلاق او را آشکار میکند. او به راحتی با کسانی که شوخیهای فیلم در مورد او را باور کردهاند برخورد میکند و با آنها میخند و هیچ موضعی نمیگیرد. بر خود لازم میداند دائما از کسانی که به او اعتماد و این کار را به او محول کردهاند تشکر کند. همچنان احترام استادش را دارد و با ذوق معصومانهای از اینکه بعد از بازی در سریال پژمان علی پروین با شمارهی شخصیاش با او تماس گرفته حرف میزند و حتی از تعریفش سر ذوق میآید و در کلامش احترام به مربی سابقش موج میزند. در برنامهای تلویزیونی که تمام حاضرانش پرسپولیسیاند دعوت میشود و بنا به جو برنامه کریهای علیه استقلال خوانده میشود تنها کسی که خود را موظف میداند از بیندههای استقلالی دلجوی کند اوست که توضیح میدهد: "اینها همه شوخی است و اگر آبی نباشد قرمزی هم نیست و این دو کنار هم معنا پیدا میکند."
خبرنگارانی که برای مصاحبه با جمشیدی تماس گرفتهاند میتواند به حُسن برخورد کمنظیرش گواهی دهند، چرا که خبرنگاران بیش از هرکسی با آن روی چهرههای مطرح مواجه میشود و گهگاه برخوردهای عجیب و دور از انتظار میبیند.
پژمان جمشیدی در دنیای که گلمحمدی اشک مهدویکیا را مقابل دوربین در میآورد، علی دای کمر به بیرون کردن علی کریمی و کریم باقری از پرسپولیس میبند، داورها به آسانی خرید و فروش میشود و پشت پردهها اتفاقاتی میافتد که حتی بازگو کردنش خجالتآور است یادمان میآورد همیشه اخلاق پیروز است و آن که را مردم دوست میدارند کسی است که بتواند در دنیای که بیاخلاقی بیداد میکند سوار بر مرکب اخلاق بتازاند حالا تفاوتی ندارد که سوار بر BMW 2013 باشد یا 206، مهم نیست که هنوز در تیمی بازی کند یا نه، مردم کسی را دوست دارند که در اخلاق سربلند باشد.
گرچه که فردوسیپور در مصاحبه تلویزیونیاش با او با طرح سوالی که جوابش را میدانست خواست به مردم بفهماند که "جمشیدیِ یوزپلنگ" هرگز لقب جمشیدی نبوده اما در روزهای که بیاخلاقی در فوتبال غوغا میکند پژمان جمشیدی به واسطهی منش درست مثل یک یوزپلنگ تیزرو میدود.
بسیاری از چهرههای فوتبالی که شناختهشدهاند و به دلایل متنی و فرامتنی همیشه در این فوتبالاند به محض اینکه نباشند فراموش خواهند شد اما اخلاق جمشیدی حالاحالاها از یاد نمیرود و شاید عادل فردوسیپور که در برنامهاش داعیهی اخلاق مداری دارد باید بیش و پیش از هرکس به احترام این حُسن اخلاق کلاه از سر بردارد.
htp:/endshot.persianblog.ir/
yahya گفته :
۱۴ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
جمشیدیِ یوزپلنگ
در اینکه مجموعهی “پژمان” موفق عمل کرده و با اقبال بالای از سوی مخاطبان مواجه شده است شکی نیست.
سروش صحت در این مجموعه علاوه بر کارگردانی در کنار برادران قاسمخانی و ایمان صفای توانسته است با زبان طنز مسائل مختلفی را به چالش بکشد، چهار نویسندهی خلاق به بهانه عواقب از بین رفتن شهرت چهرههای مطرح موضوعات متعدی را مورد برسی قرار دادهاند. از خبرنگاران، مناسبات فوتبال و سینما، اتفاقات پشت پرده گرفته تا حتی به چالش کشیدن افرادی که اینقدر خودشان را درگیر مسائل بشردوستانه کردهاند که از زندگی شخصی و خانوادهشان باز ماندهاند و …
اما اگر بخواهیم از مسائل محتوای و فرمال آخرین سریال صحت بگذریم یکی از مهمترین اتفاقات پژمان خود پژمان جمشیدی است. نه، نمیخواهم از استعدادی که او در مقام بازیگر نشان داده صحبت کنم که به نظرم روشن است و آنچه که عیان است حاجت به بیان نیست. گواه روشن مدعایم نقشهای مشابهی که تا به حال فوتبالیستهای بسیاری بازی کردهاند و هیچ کدامشان به کوچکترین توفیقی دست نیافتهاند. از علی پروین که سر از سینما در آورد گرفته تا علی انصاریان که پای ثابت تمامی سریالهای که یک نیاز به یک فوتبالیست داشت؛ بود. تازه این ورزشکاران غالبا دقیقا نقش خودشان را بازی کردهاند اما پژمان جمشیدی کاراکتری را بازی میکند که اتفاقا از شخصیتش دور است، او نه آدمی با سطح هوشی پاین است، نه فوتبالیستی بوده که کسی او را نشناسد و دائم به سخره گرفته شود.
پژمان جمشیدی نه فقط به خاطر بازی خوبش پدیدهی سریال پژمان است بلکه به سب اخلاق و منش پدیدهی این روزهای جامعهی ماست.
در جامعهای که شوخی و نقدی کوچک را هیچکس و هیچ صنفی برنمیتابد و بلافاصله صدای اعتراض عدهای بلند میشود پژمان جمشیدی به راحتی از نام خود مایه گذاشته است تا هیچکس نگوید فلان جا منظور کارگردان از فلان کنایه به من بود! کاری که پیشتر در سریالهای مختلف باعث جنجالهای فراوانی شده است. بارها شده فیلم یا سریالی ساختهاند پرستاران به خیابانها ریختند، یکی دیگر باعث شده خبرنگاران اعتراض کند، دیگری معلمها را مکدر کرده و الخ. حالا در چنین شرایطی پژمان جمشیدی به راحتی با خودش شوخی کرده بیآنکه واهمه داشته باشد کسی این شوخیها را جدی بگیرد و بگوید: “واقعا بازیکن خوبی نبودی!”، “واقعا فقط یه گل ملی داری؟!” یا کسی مثل عادل فردوسیپور به خودش اجازه بدهد طی مزاحی بیمزه به او بگوید 9 سال درس خواندی آخر هم نتوانستی لیسانس بگیری! بعد هم خودش بزند زیر خنده! انگار برای پژمان جمشیدی هیچکدام از اینها مهم نبوده و این ابدا موضوع بیاهمیتی نیست او شهامت این را داشته که با خودش شوخی کند و به همین واسطه دغدغههای مهم را به نقد و چالش بکشد این شهامتی است که هرکسی ندارد، شهامتی که از جنبهای بالا نشئت میگیرد و از انسانی با اخلاق سر میزند.
معمولا در نقشهای اینچنینی هیچکس نمیپذیرد نام و نام خانوادگی خودش را داشت باشد، مثلا شهاب حسینی در “سوپراستار” میپذیرفت آن کاراکتر را با اسم و هویت خودش ایفا کند؟! گمان میکنم هرگز؛ موارد مشابه هم بسیار است.
علاوه بر این مصاحبههای جمشیدی پیرامون نقشی که ایفا کرده بیشتر اخلاق او را آشکار میکند. او به راحتی با کسانی که شوخیهای فیلم در مورد او را باور کردهاند برخورد میکند و با آنها میخند و هیچ موضعی نمیگیرد. بر خود لازم میداند دائما از کسانی که به او اعتماد و این کار را به او محول کردهاند تشکر کند. همچنان احترام استادش را دارد و با ذوق معصومانهای از اینکه بعد از بازی در سریال پژمان علی پروین با شمارهی شخصیاش با او تماس گرفته حرف میزند و حتی از تعریفش سر ذوق میآید و در کلامش احترام به مربی سابقش موج میزند. در برنامهای تلویزیونی که تمام حاضرانش پرسپولیسیاند دعوت میشود و بنا به جو برنامه کریهای علیه استقلال خوانده میشود تنها کسی که خود را موظف میداند از بیندههای استقلالی دلجوی کند اوست که توضیح میدهد: “اینها همه شوخی است و اگر آبی نباشد قرمزی هم نیست و این دو کنار هم معنا پیدا میکند.”
خبرنگارانی که برای مصاحبه با جمشیدی تماس گرفتهاند میتواند به حُسن برخورد کمنظیرش گواهی دهند، چرا که خبرنگاران بیش از هرکسی با آن روی چهرههای مطرح مواجه میشود و گهگاه برخوردهای عجیب و دور از انتظار میبیند.
پژمان جمشیدی در دنیای که گلمحمدی اشک مهدویکیا را مقابل دوربین در میآورد، علی دای کمر به بیرون کردن علی کریمی و کریم باقری از پرسپولیس میبند، داورها به آسانی خرید و فروش میشود و پشت پردهها اتفاقاتی میافتد که حتی بازگو کردنش خجالتآور است یادمان میآورد همیشه اخلاق پیروز است و آن که را مردم دوست میدارند کسی است که بتواند در دنیای که بیاخلاقی بیداد میکند سوار بر مرکب اخلاق بتازاند حالا تفاوتی ندارد که سوار بر BMW 2013 باشد یا 206، مهم نیست که هنوز در تیمی بازی کند یا نه، مردم کسی را دوست دارند که در اخلاق سربلند باشد.
گرچه که فردوسیپور در مصاحبه تلویزیونیاش با او با طرح سوالی که جوابش را میدانست خواست به مردم بفهماند که “جمشیدیِ یوزپلنگ” هرگز لقب جمشیدی نبوده اما در روزهای که بیاخلاقی در فوتبال غوغا میکند پژمان جمشیدی به واسطهی منش درست مثل یک یوزپلنگ تیزرو میدود.
بسیاری از چهرههای فوتبالی که شناختهشدهاند و به دلایل متنی و فرامتنی همیشه در این فوتبالاند به محض اینکه نباشند فراموش خواهند شد اما اخلاق جمشیدی حالاحالاها از یاد نمیرود و شاید عادل فردوسیپور که در برنامهاش داعیهی اخلاق مداری دارد باید بیش و پیش از هرکس به احترام این حُسن اخلاق کلاه از سر بردارد.
htp:/endshot.persianblog.ir/
در اینکه مجموعهی “پژمان” موفق عمل کرده و با اقبال بالای از سوی مخاطبان مواجه شده است شکی نیست.
سروش صحت در این مجموعه علاوه بر کارگردانی در کنار برادران قاسمخانی و ایمان صفای توانسته است با زبان طنز مسائل مختلفی را به چالش بکشد، چهار نویسندهی خلاق به بهانه عواقب از بین رفتن شهرت چهرههای مطرح موضوعات متعدی را مورد برسی قرار دادهاند. از خبرنگاران، مناسبات فوتبال و سینما، اتفاقات پشت پرده گرفته تا حتی به چالش کشیدن افرادی که اینقدر خودشان را درگیر مسائل بشردوستانه کردهاند که از زندگی شخصی و خانوادهشان باز ماندهاند و …
اما اگر بخواهیم از مسائل محتوای و فرمال آخرین سریال صحت بگذریم یکی از مهمترین اتفاقات پژمان خود پژمان جمشیدی است. نه، نمیخواهم از استعدادی که او در مقام بازیگر نشان داده صحبت کنم که به نظرم روشن است و آنچه که عیان است حاجت به بیان نیست. گواه روشن مدعایم نقشهای مشابهی که تا به حال فوتبالیستهای بسیاری بازی کردهاند و هیچ کدامشان به کوچکترین توفیقی دست نیافتهاند. از علی پروین که سر از سینما در آورد گرفته تا علی انصاریان که پای ثابت تمامی سریالهای که یک نیاز به یک فوتبالیست داشت؛ بود. تازه این ورزشکاران غالبا دقیقا نقش خودشان را بازی کردهاند اما پژمان جمشیدی کاراکتری را بازی میکند که اتفاقا از شخصیتش دور است، او نه آدمی با سطح هوشی پاین است، نه فوتبالیستی بوده که کسی او را نشناسد و دائم به سخره گرفته شود.
پژمان جمشیدی نه فقط به خاطر بازی خوبش پدیدهی سریال پژمان است بلکه به سب اخلاق و منش پدیدهی این روزهای جامعهی ماست.
در جامعهای که شوخی و نقدی کوچک را هیچکس و هیچ صنفی برنمیتابد و بلافاصله صدای اعتراض عدهای بلند میشود پژمان جمشیدی به راحتی از نام خود مایه گذاشته است تا هیچکس نگوید فلان جا منظور کارگردان از فلان کنایه به من بود! کاری که پیشتر در سریالهای مختلف باعث جنجالهای فراوانی شده است. بارها شده فیلم یا سریالی ساختهاند پرستاران به خیابانها ریختند، یکی دیگر باعث شده خبرنگاران اعتراض کند، دیگری معلمها را مکدر کرده و الخ. حالا در چنین شرایطی پژمان جمشیدی به راحتی با خودش شوخی کرده بیآنکه واهمه داشته باشد کسی این شوخیها را جدی بگیرد و بگوید: “واقعا بازیکن خوبی نبودی!”، “واقعا فقط یه گل ملی داری؟!” یا کسی مثل عادل فردوسیپور به خودش اجازه بدهد طی مزاحی بیمزه به او بگوید 9 سال درس خواندی آخر هم نتوانستی لیسانس بگیری! بعد هم خودش بزند زیر خنده! انگار برای پژمان جمشیدی هیچکدام از اینها مهم نبوده و این ابدا موضوع بیاهمیتی نیست او شهامت این را داشته که با خودش شوخی کند و به همین واسطه دغدغههای مهم را به نقد و چالش بکشد این شهامتی است که هرکسی ندارد، شهامتی که از جنبهای بالا نشئت میگیرد و از انسانی با اخلاق سر میزند.
معمولا در نقشهای اینچنینی هیچکس نمیپذیرد نام و نام خانوادگی خودش را داشت باشد، مثلا شهاب حسینی در “سوپراستار” میپذیرفت آن کاراکتر را با اسم و هویت خودش ایفا کند؟! گمان میکنم هرگز؛ موارد مشابه هم بسیار است.
علاوه بر این مصاحبههای جمشیدی پیرامون نقشی که ایفا کرده بیشتر اخلاق او را آشکار میکند. او به راحتی با کسانی که شوخیهای فیلم در مورد او را باور کردهاند برخورد میکند و با آنها میخند و هیچ موضعی نمیگیرد. بر خود لازم میداند دائما از کسانی که به او اعتماد و این کار را به او محول کردهاند تشکر کند. همچنان احترام استادش را دارد و با ذوق معصومانهای از اینکه بعد از بازی در سریال پژمان علی پروین با شمارهی شخصیاش با او تماس گرفته حرف میزند و حتی از تعریفش سر ذوق میآید و در کلامش احترام به مربی سابقش موج میزند. در برنامهای تلویزیونی که تمام حاضرانش پرسپولیسیاند دعوت میشود و بنا به جو برنامه کریهای علیه استقلال خوانده میشود تنها کسی که خود را موظف میداند از بیندههای استقلالی دلجوی کند اوست که توضیح میدهد: “اینها همه شوخی است و اگر آبی نباشد قرمزی هم نیست و این دو کنار هم معنا پیدا میکند.”
خبرنگارانی که برای مصاحبه با جمشیدی تماس گرفتهاند میتواند به حُسن برخورد کمنظیرش گواهی دهند، چرا که خبرنگاران بیش از هرکسی با آن روی چهرههای مطرح مواجه میشود و گهگاه برخوردهای عجیب و دور از انتظار میبیند.
پژمان جمشیدی در دنیای که گلمحمدی اشک مهدویکیا را مقابل دوربین در میآورد، علی دای کمر به بیرون کردن علی کریمی و کریم باقری از پرسپولیس میبند، داورها به آسانی خرید و فروش میشود و پشت پردهها اتفاقاتی میافتد که حتی بازگو کردنش خجالتآور است یادمان میآورد همیشه اخلاق پیروز است و آن که را مردم دوست میدارند کسی است که بتواند در دنیای که بیاخلاقی بیداد میکند سوار بر مرکب اخلاق بتازاند حالا تفاوتی ندارد که سوار بر BMW 2013 باشد یا 206، مهم نیست که هنوز در تیمی بازی کند یا نه، مردم کسی را دوست دارند که در اخلاق سربلند باشد.
گرچه که فردوسیپور در مصاحبه تلویزیونیاش با او با طرح سوالی که جوابش را میدانست خواست به مردم بفهماند که “جمشیدیِ یوزپلنگ” هرگز لقب جمشیدی نبوده اما در روزهای که بیاخلاقی در فوتبال غوغا میکند پژمان جمشیدی به واسطهی منش درست مثل یک یوزپلنگ تیزرو میدود.
بسیاری از چهرههای فوتبالی که شناختهشدهاند و به دلایل متنی و فرامتنی همیشه در این فوتبالاند به محض اینکه نباشند فراموش خواهند شد اما اخلاق جمشیدی حالاحالاها از یاد نمیرود و شاید عادل فردوسیپور که در برنامهاش داعیهی اخلاق مداری دارد باید بیش و پیش از هرکس به احترام این حُسن اخلاق کلاه از سر بردارد.
htp:/endshot.persianblog.ir/
AHRIMAN7 گفته :
۱۴ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
جمشیدیِ یوزپلنگ
در اینکه مجموعهی “پژمان” موفق عمل کرده و با اقبال بالای از سوی مخاطبان مواجه شده است شکی نیست.
سروش صحت در این مجموعه علاوه بر کارگردانی در کنار برادران قاسمخانی و ایمان صفای توانسته است با زبان طنز مسائل مختلفی را به چالش بکشد، چهار نویسندهی خلاق به بهانه عواقب از بین رفتن شهرت چهرههای مطرح موضوعات متعدی را مورد برسی قرار دادهاند. از خبرنگاران، مناسبات فوتبال و سینما، اتفاقات پشت پرده گرفته تا حتی به چالش کشیدن افرادی که اینقدر خودشان را درگیر مسائل بشردوستانه کردهاند که از زندگی شخصی و خانوادهشان باز ماندهاند و …
اما اگر بخواهیم از مسائل محتوای و فرمال آخرین سریال صحت بگذریم یکی از مهمترین اتفاقات پژمان خود پژمان جمشیدی است. نه، نمیخواهم از استعدادی که او در مقام بازیگر نشان داده صحبت کنم که به نظرم روشن است و آنچه که عیان است حاجت به بیان نیست. گواه روشن مدعایم نقشهای مشابهی که تا به حال فوتبالیستهای بسیاری بازی کردهاند و هیچ کدامشان به کوچکترین توفیقی دست نیافتهاند. از علی پروین که سر از سینما در آورد گرفته تا علی انصاریان که پای ثابت تمامی سریالهای که یک نیاز به یک فوتبالیست داشت؛ بود. تازه این ورزشکاران غالبا دقیقا نقش خودشان را بازی کردهاند اما پژمان جمشیدی کاراکتری را بازی میکند که اتفاقا از شخصیتش دور است، او نه آدمی با سطح هوشی پاین است، نه فوتبالیستی بوده که کسی او را نشناسد و دائم به سخره گرفته شود.
پژمان جمشیدی نه فقط به خاطر بازی خوبش پدیدهی سریال پژمان است بلکه به سب اخلاق و منش پدیدهی این روزهای جامعهی ماست.
در جامعهای که شوخی و نقدی کوچک را هیچکس و هیچ صنفی برنمیتابد و بلافاصله صدای اعتراض عدهای بلند میشود پژمان جمشیدی به راحتی از نام خود مایه گذاشته است تا هیچکس نگوید فلان جا منظور کارگردان از فلان کنایه به من بود! کاری که پیشتر در سریالهای مختلف باعث جنجالهای فراوانی شده است. بارها شده فیلم یا سریالی ساختهاند پرستاران به خیابانها ریختند، یکی دیگر باعث شده خبرنگاران اعتراض کند، دیگری معلمها را مکدر کرده و الخ. حالا در چنین شرایطی پژمان جمشیدی به راحتی با خودش شوخی کرده بیآنکه واهمه داشته باشد کسی این شوخیها را جدی بگیرد و بگوید: “واقعا بازیکن خوبی نبودی!”، “واقعا فقط یه گل ملی داری؟!” یا کسی مثل عادل فردوسیپور به خودش اجازه بدهد طی مزاحی بیمزه به او بگوید 9 سال درس خواندی آخر هم نتوانستی لیسانس بگیری! بعد هم خودش بزند زیر خنده! انگار برای پژمان جمشیدی هیچکدام از اینها مهم نبوده و این ابدا موضوع بیاهمیتی نیست او شهامت این را داشته که با خودش شوخی کند و به همین واسطه دغدغههای مهم را به نقد و چالش بکشد این شهامتی است که هرکسی ندارد، شهامتی که از جنبهای بالا نشئت میگیرد و از انسانی با اخلاق سر میزند.
معمولا در نقشهای اینچنینی هیچکس نمیپذیرد نام و نام خانوادگی خودش را داشت باشد، مثلا شهاب حسینی در “سوپراستار” میپذیرفت آن کاراکتر را با اسم و هویت خودش ایفا کند؟! گمان میکنم هرگز؛ موارد مشابه هم بسیار است.
علاوه بر این مصاحبههای جمشیدی پیرامون نقشی که ایفا کرده بیشتر اخلاق او را آشکار میکند. او به راحتی با کسانی که شوخیهای فیلم در مورد او را باور کردهاند برخورد میکند و با آنها میخند و هیچ موضعی نمیگیرد. بر خود لازم میداند دائما از کسانی که به او اعتماد و این کار را به او محول کردهاند تشکر کند. همچنان احترام استادش را دارد و با ذوق معصومانهای از اینکه بعد از بازی در سریال پژمان علی پروین با شمارهی شخصیاش با او تماس گرفته حرف میزند و حتی از تعریفش سر ذوق میآید و در کلامش احترام به مربی سابقش موج میزند. در برنامهای تلویزیونی که تمام حاضرانش پرسپولیسیاند دعوت میشود و بنا به جو برنامه کریهای علیه استقلال خوانده میشود تنها کسی که خود را موظف میداند از بیندههای استقلالی دلجوی کند اوست که توضیح میدهد: “اینها همه شوخی است و اگر آبی نباشد قرمزی هم نیست و این دو کنار هم معنا پیدا میکند.”
خبرنگارانی که برای مصاحبه با جمشیدی تماس گرفتهاند میتواند به حُسن برخورد کمنظیرش گواهی دهند، چرا که خبرنگاران بیش از هرکسی با آن روی چهرههای مطرح مواجه میشود و گهگاه برخوردهای عجیب و دور از انتظار میبیند.
پژمان جمشیدی در دنیای که گلمحمدی اشک مهدویکیا را مقابل دوربین در میآورد، علی دای کمر به بیرون کردن علی کریمی و کریم باقری از پرسپولیس میبند، داورها به آسانی خرید و فروش میشود و پشت پردهها اتفاقاتی میافتد که حتی بازگو کردنش خجالتآور است یادمان میآورد همیشه اخلاق پیروز است و آن که را مردم دوست میدارند کسی است که بتواند در دنیای که بیاخلاقی بیداد میکند سوار بر مرکب اخلاق بتازاند حالا تفاوتی ندارد که سوار بر BMW 2013 باشد یا 206، مهم نیست که هنوز در تیمی بازی کند یا نه، مردم کسی را دوست دارند که در اخلاق سربلند باشد.
گرچه که فردوسیپور در مصاحبه تلویزیونیاش با او با طرح سوالی که جوابش را میدانست خواست به مردم بفهماند که “جمشیدیِ یوزپلنگ” هرگز لقب جمشیدی نبوده اما در روزهای که بیاخلاقی در فوتبال غوغا میکند پژمان جمشیدی به واسطهی منش درست مثل یک یوزپلنگ تیزرو میدود.
بسیاری از چهرههای فوتبالی که شناختهشدهاند و به دلایل متنی و فرامتنی همیشه در این فوتبالاند به محض اینکه نباشند فراموش خواهند شد اما اخلاق جمشیدی حالاحالاها از یاد نمیرود و شاید عادل فردوسیپور که در برنامهاش داعیهی اخلاق مداری دارد باید بیش و پیش از هرکس به احترام این حُسن اخلاق کلاه از سر بردارد..
htp:/endshot.persianblog.ir/
در اینکه مجموعهی “پژمان” موفق عمل کرده و با اقبال بالای از سوی مخاطبان مواجه شده است شکی نیست.
سروش صحت در این مجموعه علاوه بر کارگردانی در کنار برادران قاسمخانی و ایمان صفای توانسته است با زبان طنز مسائل مختلفی را به چالش بکشد، چهار نویسندهی خلاق به بهانه عواقب از بین رفتن شهرت چهرههای مطرح موضوعات متعدی را مورد برسی قرار دادهاند. از خبرنگاران، مناسبات فوتبال و سینما، اتفاقات پشت پرده گرفته تا حتی به چالش کشیدن افرادی که اینقدر خودشان را درگیر مسائل بشردوستانه کردهاند که از زندگی شخصی و خانوادهشان باز ماندهاند و …
اما اگر بخواهیم از مسائل محتوای و فرمال آخرین سریال صحت بگذریم یکی از مهمترین اتفاقات پژمان خود پژمان جمشیدی است. نه، نمیخواهم از استعدادی که او در مقام بازیگر نشان داده صحبت کنم که به نظرم روشن است و آنچه که عیان است حاجت به بیان نیست. گواه روشن مدعایم نقشهای مشابهی که تا به حال فوتبالیستهای بسیاری بازی کردهاند و هیچ کدامشان به کوچکترین توفیقی دست نیافتهاند. از علی پروین که سر از سینما در آورد گرفته تا علی انصاریان که پای ثابت تمامی سریالهای که یک نیاز به یک فوتبالیست داشت؛ بود. تازه این ورزشکاران غالبا دقیقا نقش خودشان را بازی کردهاند اما پژمان جمشیدی کاراکتری را بازی میکند که اتفاقا از شخصیتش دور است، او نه آدمی با سطح هوشی پاین است، نه فوتبالیستی بوده که کسی او را نشناسد و دائم به سخره گرفته شود.
پژمان جمشیدی نه فقط به خاطر بازی خوبش پدیدهی سریال پژمان است بلکه به سب اخلاق و منش پدیدهی این روزهای جامعهی ماست.
در جامعهای که شوخی و نقدی کوچک را هیچکس و هیچ صنفی برنمیتابد و بلافاصله صدای اعتراض عدهای بلند میشود پژمان جمشیدی به راحتی از نام خود مایه گذاشته است تا هیچکس نگوید فلان جا منظور کارگردان از فلان کنایه به من بود! کاری که پیشتر در سریالهای مختلف باعث جنجالهای فراوانی شده است. بارها شده فیلم یا سریالی ساختهاند پرستاران به خیابانها ریختند، یکی دیگر باعث شده خبرنگاران اعتراض کند، دیگری معلمها را مکدر کرده و الخ. حالا در چنین شرایطی پژمان جمشیدی به راحتی با خودش شوخی کرده بیآنکه واهمه داشته باشد کسی این شوخیها را جدی بگیرد و بگوید: “واقعا بازیکن خوبی نبودی!”، “واقعا فقط یه گل ملی داری؟!” یا کسی مثل عادل فردوسیپور به خودش اجازه بدهد طی مزاحی بیمزه به او بگوید 9 سال درس خواندی آخر هم نتوانستی لیسانس بگیری! بعد هم خودش بزند زیر خنده! انگار برای پژمان جمشیدی هیچکدام از اینها مهم نبوده و این ابدا موضوع بیاهمیتی نیست او شهامت این را داشته که با خودش شوخی کند و به همین واسطه دغدغههای مهم را به نقد و چالش بکشد این شهامتی است که هرکسی ندارد، شهامتی که از جنبهای بالا نشئت میگیرد و از انسانی با اخلاق سر میزند.
معمولا در نقشهای اینچنینی هیچکس نمیپذیرد نام و نام خانوادگی خودش را داشت باشد، مثلا شهاب حسینی در “سوپراستار” میپذیرفت آن کاراکتر را با اسم و هویت خودش ایفا کند؟! گمان میکنم هرگز؛ موارد مشابه هم بسیار است.
علاوه بر این مصاحبههای جمشیدی پیرامون نقشی که ایفا کرده بیشتر اخلاق او را آشکار میکند. او به راحتی با کسانی که شوخیهای فیلم در مورد او را باور کردهاند برخورد میکند و با آنها میخند و هیچ موضعی نمیگیرد. بر خود لازم میداند دائما از کسانی که به او اعتماد و این کار را به او محول کردهاند تشکر کند. همچنان احترام استادش را دارد و با ذوق معصومانهای از اینکه بعد از بازی در سریال پژمان علی پروین با شمارهی شخصیاش با او تماس گرفته حرف میزند و حتی از تعریفش سر ذوق میآید و در کلامش احترام به مربی سابقش موج میزند. در برنامهای تلویزیونی که تمام حاضرانش پرسپولیسیاند دعوت میشود و بنا به جو برنامه کریهای علیه استقلال خوانده میشود تنها کسی که خود را موظف میداند از بیندههای استقلالی دلجوی کند اوست که توضیح میدهد: “اینها همه شوخی است و اگر آبی نباشد قرمزی هم نیست و این دو کنار هم معنا پیدا میکند.”
خبرنگارانی که برای مصاحبه با جمشیدی تماس گرفتهاند میتواند به حُسن برخورد کمنظیرش گواهی دهند، چرا که خبرنگاران بیش از هرکسی با آن روی چهرههای مطرح مواجه میشود و گهگاه برخوردهای عجیب و دور از انتظار میبیند.
پژمان جمشیدی در دنیای که گلمحمدی اشک مهدویکیا را مقابل دوربین در میآورد، علی دای کمر به بیرون کردن علی کریمی و کریم باقری از پرسپولیس میبند، داورها به آسانی خرید و فروش میشود و پشت پردهها اتفاقاتی میافتد که حتی بازگو کردنش خجالتآور است یادمان میآورد همیشه اخلاق پیروز است و آن که را مردم دوست میدارند کسی است که بتواند در دنیای که بیاخلاقی بیداد میکند سوار بر مرکب اخلاق بتازاند حالا تفاوتی ندارد که سوار بر BMW 2013 باشد یا 206، مهم نیست که هنوز در تیمی بازی کند یا نه، مردم کسی را دوست دارند که در اخلاق سربلند باشد.
گرچه که فردوسیپور در مصاحبه تلویزیونیاش با او با طرح سوالی که جوابش را میدانست خواست به مردم بفهماند که “جمشیدیِ یوزپلنگ” هرگز لقب جمشیدی نبوده اما در روزهای که بیاخلاقی در فوتبال غوغا میکند پژمان جمشیدی به واسطهی منش درست مثل یک یوزپلنگ تیزرو میدود.
بسیاری از چهرههای فوتبالی که شناختهشدهاند و به دلایل متنی و فرامتنی همیشه در این فوتبالاند به محض اینکه نباشند فراموش خواهند شد اما اخلاق جمشیدی حالاحالاها از یاد نمیرود و شاید عادل فردوسیپور که در برنامهاش داعیهی اخلاق مداری دارد باید بیش و پیش از هرکس به احترام این حُسن اخلاق کلاه از سر بردارد..
htp:/endshot.persianblog.ir/
ابوالفضل اسماعیلی گفته :
۱۴ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
پژمان عزیز الان نه به عنوان یه خوانده بلکه به عنوان یک طرفدارت که خاطرات بازیهای با غیرت و با جون و دلی که مخصوص برای تیم محبوبم پرسپولیس انجام میدادی میگم ..اصلا مهم نیست دیگران چی میگن مهم اینه یه نفر تو هر ضمینه ای که استعداد داره جلو بره ..و پیشرفت کنه ..ومن بتو ایمان دارم و هم صداتو تاید میکنم که شاید فقط برای زخم دلت خونده باشی و هم هنر بازیگریتو دوست داشتم ..موفق باشی و پایدار..فدای داری گلم
yahya گفته :
۱۴ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
لاشی کونه کوس نریده ریدی با این اهنگ کیریت اون کس کشی که میگه ایول به این اهنگ صدای از کس باباش در میاد. اگه نخونی کسی کونت میزاره؟؟ اگه میزاره هم به خاطر مردم نخون> کوس خول پول حروم کن
yahya گفته :
۱۴ آبان ۱۳۹۲
لاشی کونه کوس نریده ریدی با این اهنگ کیریت اون کس کشی که میگه ایول به این اهنگ صدای از کس باباش در میاد. اگه نخونی کسی کونت میزاره؟؟ اگه میزاره هم به خاطر مردم نخون> کوس خول پول حروم کن
mohammad گفته :
۱۴ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
هش هش درست صحبت کن حیف نمیدونم کجای وگرنه سرویست میکردم
gita گفته :
۱۴ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
:cute: salam agha pezhman.man beonvane yek irani va yek perspolici be shoma eftekhar mikonam.ahangetonam gosh dadam ziba bod.omidvaram dar hamrie marahel zendhtp:/ww.tehranmusic31.com/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango24/cute.pngegiton movafagho sarbolando piroz bashid.
fariborz گفته :
۱۵ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
:yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
:yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
:yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
:yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
:yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
:yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
:yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
mani گفته :
۱ آذر ۱۳۹۲
پاسخ
ey baba kone lage esteglalo perespolis carde gore babaye hamashon mardom be che chizhaey fekr mikonana vala bikard be khoda :no: :no: :no: :no: :no: :no: :no: :no: :no: :no: :no: :no: :no: :no: :no: :no: :no: :no: :rotfl: :no: :no: :stop: :stop: :stop: :stop: htp:/ww.tehranmusic38.com/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango24/stop.png
best_boy_worle گفته :
۱۳ آبان ۱۳۹۲
پاسخ
زیبا بود !
© تمامی حقوق مادی و معنوی این وبسایت متعلق به تهران موزیک می باشد.